کفر
به اعتقاد من خدا یگانهای مکرر است یگانهای که با شمار بندگان برابر است
به اعتقاد من خدا همان که فکر میکنیم درست شکل اعتقاد ماست شکل باور است
گروهی از میان ما خدایشان بزرگ نیست خدایشان درست مثل شخصشان محقر است
گروهی از میان ما خدای پرغرورشان همیشه کینهورز و اخم کرده و ستمگر است
گروهی از میان ما خدای مه گرفتهشان شبیه دیدن از ورای شیشهای مشجر است
ولی خدای من خدای عاشقی که روز و شب میان چشمهی تبسماش دلم شناور است
خدای من بزرگتر از آچه فکر میکنند خدای من از آچه حرف میزنم فراتر است
خدای من جداست از خدای سختگیرشان مرا کسی ک آفریده یک خدای دیگر است
گناه اگر نمیکنم برای عرض عاشقیاست و گرنه هر گناه پیش لطف او میسر است
کسی درست میشناسد آن بزرگ پاک را که مثل من تمام عمر با خدا برادر است